پند چون قند سعدی، درباره ی سخن، ۱
- توضیحات
- دسته: زبان و ادب فارسی
- منتشر شده در جمعه, 02 ارديبهشت 1401 23:39
- نوشته شده توسط مدیر ایران بنیاد
- بازدید: 64
اطلس اثنی عشری
سعدی گلستان را در هشت باب نوشته است. متن گلستان نثر آمیخته به نظم است. باب هشتم ۱۰۴ قطعه ی پند آموز دارد. در این باب، سعدی مانند بقیه گلستان، حکایت نمی گوید.
باز نویسی چند پند چون قند سعدی را درباره ی سخن گفتن با هم بخوانیم. از قطعه شماره ۱۰ : هر رازی داری به دوستت مگو، از کجا می دانی که یک وقت دشمن تو نشود [ و از آن رازها به تو زیان نرساند؟ ] هر گزندی از دستت بر می آید، به دشمن مَرِسان. که باشد که وقتی دوست شود ! رازی که می خواهی پنهان بماند به هیچ کس مگوی. حتی اگر دوست یکدل و صمیمی تو باشد.
چرا که آن دوست هم برای خودش دوستان یکدل و صمیمی دارد. همین طور زنجیر وار و پیوسته، آنان هم دوستانی دارند.[ هر کس به دیگری می گوید، مبادا به کسی بگویی و ناگهان همه ی شهر راز تو را می دانند ! ] سکوت و خاموشی پیشه کنی بهتر است که راز دل خود را به کسی بگویی و از او بخواهی که به کسی نگوید. [ دائم در اضطراب باشی که راز تو را مبادا فاش کند. وانگهی رازی که خودت نتوانستی آن را در دل نگه داری، چه طور توقع داری دیگری در دل نگه دارد ؟] ای کسی که عقلت سالم است، آب را از سر چشمه ببند، که وقتی جوی پُر شد دیگر نمی توان آن را بست ! [ از اول به فکر عاقبت کار باش ! از اول حرف نزن ! ] و یادت باشد: سخنی در نهان نباید گفت / که بر ِ انجمن نشاید گفت !